12 روش برای اندازهگیری موفقیت

آیا اندازهگیری موفقیت درست است؟ چرا باید موفقیت را اندازهگیری کرد؟ شما چطور موفقیت را اندازهگیری میکنید؟ پول بیمعنی است تا زمانی که کار مفیدی با آن نکنید. شهرت در بهترین وضعیت، عالی ولی زودگذر است. اما زندگی و نحوه انجام آن در کسب و کار یا در خانواده ویا در تعاملات روزمره، میزان واقعی اندازهگیری موفقیت است.
موفقیت این است که خود را دوست داشته باشید، کاری را که میکنید دوست داشته باشید و نحوه انجام آن را دوست داشته باشید. (مایا آنجلو)
عوامل داخل و خارج از موفقیت
زندگی در داخل و خارج از شما رخ میدهد. شما با بقیه افراد روزانه در ارتباط هستید. زندگی و موفقیت آنها تحت تأثیر شما قرار دارد و همچنین برعکس. شما هم روی زندگی آنها موثرید.
هیچ نوع اندازهگیری "موفقیت" نمیتواند یک بعدی باشد. معیارهای زیادی وجود دارد، اما اگر فقط عوامل موثر مستقیم رادر نظربگیریم به جواب درستی نمیرسیم. اگرچه موفقیت در کسب و کار خوب است، موفقیت در زندگی مهمتر است. این دو متقابلا مستقل نیستند و به طریقی یکدیگر را تقویت میکنند.
12 راه جدید برای اندازهگیری موفقیت
بهترین راه سنجش موفقیت، تعریف موفقیت از نظر ما و سپس ارزیابی پیشرفت ما در برابر این اهداف است. در یک کسب و کار موفق، همیشه سودآوری نیست که موفقیت را تعریف میکند. من با این گفته که "سودآوری اولین قاعده کسب و کار است، چرا که شرکتهای زیان آور زنده نمیمانند" موافق نیستم. بعضی معیارهای سنجش موفقیت فراتر والبته مهمتر هستند:
1. مشخص کردن اهداف
اگر شما "8 توپ در جیب بغلی " دارید و صدمه دیدید، پس برای رسیدن به هدفتان شکست خوردهاید. دانستن و رسیدن به اهداف تجاری بسیارمهم است. اما اهداف در کسب و کار شکلهای متفاوتی دارد. به غیر از سودآوری، افزایش سهم بازارشما، درهم ریختگی یک بازار، رضایت بالای مشتریان، کاهش نقصهای محصول، و بقیه موارد، هم میتوانند اهداف دیگری باشند.
با این وجود، شما نمیتوانید به اهداف کسب و کار خود برسید مگر آنکه آنها را خوب بشناسید، اهداف خود را با کارکنان درمیان بگذارید و نتایج را بررسی کنید. بسیاری از افراد در توسعه کسب و کار اهداف مبهمی دارند. آنها در مورد اهدافشان و بررسی نتایج با کارمندان به روشنی صحبت نمیکنند. هیچ یک از این مراحل برای رسیدن به موفقیت مشکل نیست، اما بدون آنها موفقیت امکان ندارد.
2. خود را فقط با خود مقایسه کنیم
ما تمایل داریم موفقیت خود را در مقایسه با همسالان خود بسنجیم. اگر دوست ما بیشتر از ما درآمد دارد، ممکن است احساس شکست کنیم. تعصب مقایسه اجتماعی یک تعصب شناختی است که موضوع آن در این مورد است که قضاوتهای ما غالباً تحت تأثیر مقایسه با دیگران است.
3. کسب و کار در حال رشد
"رشد" کاملا شخصی است، حتی به صورت اجرایی. کسب و کار کمی شبیه یک کودک است. شمابه عنوان پدر و مادر کسب و کار، رضایت خاصی دربزرگ کردن یا بالابردن آن دارید. گذراندن سالهای ابتدایی کودکی، رساندن آن به دوران بزرگسالی و فصل بار دادن، و بعد از آن گسترش افق دید. در این فرایند، زندگی و ثروت کارکنانتان، سهامدارانتان، جامعه و کشورتان را نیز رشد میدهید.
4. گذشته خود را ارزیابی کنیم
مهمتر از همه هر زمان ممکن باشد باید گذشته خود و دستاوردهای خود را ارزیابی کنیم. شاید در روند کاری خودمان به خطا رفته باشیم و از مسیر خودمان منحرف شده باشیم. ارزیابی قدمهایی که از آن عبور کردیم به ما این امکان را میدهد که با دید بازتری به پیش رویم و در راه هدف خود به موفقیت برسیم.
5. یک زندگی خوب و متعادل
کار بدون تفریح شما را کسل میکند چون زندگی فقط کار نیست، بلکه بخشی از آن است. یک انسان ثروتمند که به همراه همسرش پیاده روی طولانی و آرامی را هرگز انجام نمیدهد یک فرد موفق نیست. اندازهگیری تعادل در زندگی غیرممکن است. اما زمانی که شما تعادل ندارید، اندازهگیری آسان است. کمبود شادی، نبود سلامتی، ازدواجهای ناموفق، کودکان بیچاره ... وزنههای سنگینی هستند که در مقیاس نادرست زندگی قرار میگیرند، ولی در یک اندازهگیری درست، کاملا روشن و واضح هستند.
6. موفقیت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
به اشتراک گذاری شاید اندازهگیری درستی ازهمه موفقیتها باشد، بخشی از پول، زمان، صبر، دانش، خرد، یا اراده خوب.
7. نتایج را در طولانی مدت اندازهگیری کنیم
موفقیت یک شبه اتفاق نمیافتد. برای رسیدن به آن معمولاً شکستهای زیادی رخ میدهد. موسس اینستاکارت، قبل از اینستاکارت ۲۰ استارتآپ ناموفق داشت. با هر کار، او احتمالاً مهارتهای خود را ارتقا داد و اکنون به این جایگاه رسید. بنابراین فقط نتایج ملموس فوری را برای تعریف موفقیت اندازهگیری نکنیم.
مفهوم یک زندگی موفقیتآمیز ...
همانطور که کسب و کار شما بر زندگی شخصی شما تاثیرمیگذارد، زندگی شخصی شما نیز بر روی کسب و کار شما تاثیرمیگذارد. این دو نمیتوانند جدا شوند. برخی عوامل که برای رسیدن به موفقیت به آنها نیاز خواهید داشت عبارتند از:
8. سالم بودن
با بدن بیمار در بهترین حالت، لذت بردن از زندگی امکان ندارد ودر بدترین حالت، زندگی جهنم میشود. سلامتی نه فقط برای شما بلکه برای همه کسانی که اطراف شما هستند یک هدیه است. برای حفظ سلامت بدن کوتاهی نکنید. هر کاری برای سالم بودن لازم دارید را در اولویت بگذارید تا به سمت موفقیت هدایت شوید.
9. خانواده خوب
خانواده به معنی عشق و حمایت است. وظیفه هرفرد رشد دادن خانواده، کنارهم ماندن و ابراز عشق و محبت است. شما با بهبود زندگی دیگران زندگی خود را بهبود میبخشید. با اینکار زمینه را برای دریافت عشق و پشتیبانی، برای زمانی که به آن نیاز دارید را فراهم کنید. اگر شما یک کسب و کار راهاندازی کنید وخطرات پیش رو را هم بپذیرید حتما برای پیشرفت نیاز به محبت و پشتیبانی از طرف خانواده دارید.
10. یادگیری برای انجام اولین کارهای دشوار
در خارج از کسب و کار، همه ما با موانع ظاهراً غیرقابل تحمل مواجه هستیم. اما ما توانایی غلبه بر آنها را هم داریم. در حقیقت، ما کارهایی را کاملا معمولی انجام میدهیم که روزگاری مثل معجزه به نظر میآمدند: پرواز، اینترنت ترک سیاره و... که حالا به یک اتفاق عادی تبدیل شدهاند. هیچ کدام از اتفاقات بالا ناگهانی رخ نداد. آنها نتیجه بسیاری از موفقیتهای کوچک بودند. اگر یکی از آنها ناگهانی رخ داد بدلیل آن بود که یک فرد یا یک تیم به همه مشکلات توجه میکرد و بزرگترین و سختترین کارها را انجام میداد و سپس به نتیجه میرسید.
آنها اولین چیزهای سخت را انجام دادند، که بعدا بقیه پروژه برای دیگران سادهتر و هیجان انگیزتربه نظرمیرسید. این امر در مورد زندگی روزانه و همچنین کسب و کار نیز صادق است. اگر قصد دارید داراییهای خود را عوض کنید، این کار احتمالا به نظرتان خیلی بزرگ میآید. اما لحظهای که فهرستی از وظایف را اولویتبندی کنید و ازبزرگترین و زشتترین آنها شروع کنید، تابقیه آنها راحت به نظر برسند.
11. معلم بودن
همه ما یا معلم هستیم یا میتوانیم باشیم. ممکن است درس دادن، راه رفتن روی زانو به یک کودک باشد یا آموزش به یک کارمند درمورد فرایندهای پیچیده یا تکنولوژیها، یا آموزش یک مثال از یک زندگی خوب باشد.
یکی از شادیهای من نوشتن یک مطلب خوب در مورد مدیریت و رهبری و یکی هم در مورد تقابل مردم، جامعه و کسب و کار است. بوسیله آموزش شما میتوانید مستقیما به دیگران سود برسانید. زندگی میتواند پیچیده و پر از موضوعات ونکات باشد. با به اشتراک گذاشتن دانش و خرد، ما به دیگران کمک میکنیم از مشکلات گذشته و به سمت موفقیت قدمهای بلندتری بردارند.
12. عزت و افتخار
شما حتماً نباید یک فرد شهری و ثروتمند باشید تا با افتخار زندگی کنید. اما اگر انسانید، باید نجیبزاده باشید. وقار همراه احترام به خود و افتخارتوأم با صداقت، عدالت و راستی است. در واقع، بدون تمرین برروی، صداقت، عدالت وراستی نمیتوانید به خود احترامی برسید.
چرا این مورد یک معیاربرای سنجش موفقیت است؟ چون ما انسانها اجتماعی هستیم و جامعه تنها براساس اعتماد بهوجود میآید. صداقت، عدالت وراستی، اساس اعتماد واساس جامعه هستند. وقتی به جامعه اضافه میشوند فرد واقعاً موفق میشود.
کلام آخر...
همه این روشها ما را به تعریف فرهنگ لغتی "موفقیت" میرساند، که عبارت است از: "خاتمه یافتن تلاشهای مطلوب و موفقیت آمیز".
شما ممکن است یک تاجر باشید یا نباشید، اماهمیشه یک انسان هستید. تلاشهای شما در داخل یا خارج موفقیت در هر حوزه بر دیگران تاثیر میگذارد، اندازه واقعی موفقیت بر اساس نحوه مدیریت شما درتمام جنبههای موجود بدست میآید. زیرا نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
